(1)
روز بی پایان پاییزی
هیچ برگی از درختی نیافتاد
سبزی دوباره به گیاه بازگشت
اناری که ناخورده ماند
وکبوتران سپید در آغوشم آرام گرفتند .
(2)
اشباح خیابان در سکوت رژه می روند
اما امروز هم روزی مانند روزهای دیگر است
در خیابان سوت و کور
من به شانه های روشن تو می اندیشم
و سکوت دیگری که در هم تجربه کرده ایم
No comments:
Post a Comment