Saturday, December 1, 2012

شعرهای رسول یونان را تازه کشف کرده ام ، فارغ از تقسیم بندی های شعری رایج ، یونان شاعر است به مفهوم واقعی کلمه - نیمه ای از پیامبران – و خواندن بعضی از شعرهای کتابی که از او خواندم ( پایین آوردن پیانو از پله های هتل یخی ) ، آن قدر مرا برانگیخت که سطرهای زیر را نوشتم :



سوت قطارها که دور می شوند

آدمهای نگران پشت قابهای بی رنگ پنجره

خالی و خاموش

غرابت دوری را تجربه می کنند

و آگاهی به خورشید که غروب می کند

تنهایی مشترک با ماه و شب خاموش ...

اندوهی که سخاوتمندانه با کلمات به همه می بخشی